|
درباره وبلاگ  سلام دوستاى عزيزم من:يه دختر احساساتى،مغرور،شيطون،يه بار ديگه هم شيطون و شوخ هستم اينجا درباره ى عشقم به کشتى کج،خاطراتم و...مطلب ميزارم از طرفداراى قديمى کشتى کج وعاشق دميزم تو زمينه ى موسيقى و نقاشى استعداد دارم... و با کشتى کج زندگى ميکنم اميدوارم لحظات خوبى رو توى وبم سپرى کنيد...به لينکامم سر بزنيد مطمئن باشيد دنيا چپ نميشه...باى باى آرشيو وبلاگ  my awesome house & themiz خونه ى من و دميز یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, :: 20:12 :: نويسنده : Awesome!shima
با اى ديه دبليو دبليو اى تو ياهو مسنجر چت کردم...نوشتم کشتى کجو خعلى ميدوستم.طرف گف باشه باى باى! باز يه بار ديه گف استفانى بهم گفته که ميخواسته تو رو مسدود کنه. گفتم نه بهم گفت که فقط يه هشداره، تو اسمت چيه؟گف به تو مربوط نيس! دعوام کرد!بش گفتم خيلى خوب حالا باشه...بعدش گفتم من ميزو خعلى ميدوستم(اينقد روانى بود تا اسم ميزو ميووردم ديوونه ميشد يه لحظه احساس کردم ماريسه!ولى فک کنم کتى باشه دستيار تريپل و استفانى.مگه نه بلاتوينز؟)بم گف ميز ديگه جوابتو نميده!(در حالى که ميز بعدش ج داد!)وقت کافى نداره!.بش گفتم ولى دميز که ج منو داد!؟ گف خوب آره چون نميتونه ببينه که طرفدارشى و بش ميل ميدى ج نده وگرنه به غيراز ميلاى تو دوهزارتا ايميل دريافت ميکنه.گفتم اوکى!گف تو اجازه دارى که فن سايت باز کردى؟گفتم خو من نميدونستم ولى الان پاکش ميکنم خو.بعدش نوشته نظرات شما عزیزان: بلاتوینز
 ساعت21:35---11 فروردين 1392
الهی عروسیتون کیه؟با ماریس به هم زد؟
دست رو دلم نذار تازه با ماریس نامزد کرد... بلاتوینز
ساعت13:51---11 فروردين 1392
واییییییییییییییییییی شیما چی شده چرامریضی نگرانت شدم جدیییییییی شماره میزو داری؟جوووووووووون من بده ش به من میخوام تبریک عید بگم خخخخخخ
بگم اگر خونه اید با سی ام پانک بیایم عید دیدنی اره همشو انگلیسی میگم بعضی وقتام که داغ میکنم بشون فارسی میدم انگلیسی رو یکی از دوستام کمکم میکنه شیما اخه چی شده خییییییییلی ناراحتت شدم تروخدا زود خوب شو منم خواب د میزو دیدم خواب دیدم رفتیم ویلای دماوند شیمس و رندی اورتن و میز هم بودن خودمو کشتم جلب توجه کنم ولی نـــــــه اصن توجه نمیکردن منم حرصم گرف با دختر عموم از ویلا اومدیم بیرون دیدم داره اب از خونه میاد بیرون رفتیم تو دیدم لوله ها ترکیده همه جارو اب برداشته منم جون اون سه تارو نجات دادم بعدش...بعدش..خب بعدشو یادم نمیاد زیاد ولی فک کنم با شیمس حرفیدم ازم خیلی متشکر بودش منم عین خودشون محل نذاشتم بعدش از ویلا با دختر عموم اومدیم بیرون سوار ماشین شدیم دیدم یکی داره میگه خانوم خانوم........خانوم میتونم اسمتونو بدونم؟شیمس بودش اینو گف منم جوابشو ندادم و باماشین به سمت تهران حرکت کردیم کلا خیلی مزخرف بودش خخخخخخخخخخ یه بارم خواب ای جیو دیدم خواب دیدم پسرم رفتم با ایجی ازدواج کردم رفتیم شمال وسط راه پنچر شده لاستیک ! پیاده شدم پنچری بگیرم دیدم که ایجی پاش شیکس بعدشو روم نمیشه بگم ینی یادم نمیاد بگم چجوری شماره میزو گیر اوردی؟ نميدونم تو نت گشتم پيداش کردم!!!آره ديگه مريض شدم در حد المپيک... منم خيلى زياد خواب ديدم...يه بار خواب ديدم تو يه هتل بوديم اتاق سوپراستارا هم جدا بود خلاصه همشون جمع بود پانک و ميز و شيمس و رندى و ...... بعد شيمس گفت بفرما تو من گفتم نه ممنون بعد آخر خوابم شميس ميخواست بره يه جايى با رندى گفت گوشيم پيشت امانت باشه هنوز رنگ گوشيش جلو چشمامه سفيد بود اپل 5!!! يه بار ديگه هم خواب ديدم تو يه عروسى يکى از فاميلامون بود و ميز هم بود...اينقد خوب بوووووووووود ميرقصيديم بعدش ميز رفت اهنگ عوض کرد دوباره اومد...اووووووو اگه بخوام خوابايى که از ميز ديدمو تعريف کنم زيااااااد ميشه...يه بارم ساناز خواب ديد داره با ميز درباره من حرف ميزنه گفت تو خوابم ميز انگار عاشق من شده بود ميگفت شيما دختر خوبيه...
خخخخخخ ایول
چاکريم خخخخخخخخ
ولش کن بابا اینارو
.gif){kind=small}
|
|||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
|||
 |
تبادل
لینک هوشمند